The True Stories Behind 'The Godfather' داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده بسیار جالب توجه است. فیلم پدرخوانده با بازی مارلون براندو در نقش ویتو کورلئونه و آل پاچینو در نقش پسرش مایکل، هم توسط منتقدان و هم از سوی تماشاگران مورد ستایش قرار گرفت. سه گانه پدرخوانده، متشکل از پدرخوانده (1972)، پدرخوانده قسمت دوم (1974) و پدرخوانده قسمت سوم (1990)، ارتباط ماندگاری در سینما حفظ کرده است. فیلم اصلی و دنباله‌های بعدی هنوز هم بر فیلمسازان و مجریان فیلم تأثیر می‌گذارد و استاندارد جدیدی را در تولید و تبلیغ ایجاد کرده است که می‌توان آن را در همه چیز از دنیای سینمایی مارول تا برنامه‌های تلویزیونی موفقی مانند سریال سوپرانوها مشاهده کرد. شاهکار فرانسیس فورد کاپولا به طرق مختلف در میان مخاطبان هالیوود تثبیت شده است.

در حالی که کاپولا داستان خود را به کار می‌برد، پدرخوانده از رمانی به همین نام توسط ماریو پوزو اقتباس شد که فیلمنامه فیلم را نیز نوشت. پوزو که در نیویورک و در میان مهاجران ایتالیایی به دنیا آمد، پیوندهای مستقیمی با جوامعی داشت که در نوشته‌هایش کشف شده بود و به شدت از پیشینه‌اش برای تعدادی رمان استفاده می‌کرد. پوزو با «پدرخوانده» ناامیدانه به دنبال اولین موفقیت ادبی خود بود و به پیشنهاد ناشرش، تصمیم گرفت بر روی مافیا تمرکز کند و داستان‌های واقعی خشونت را در کنار داستان‌های جنایی که پوزو در دوران روزنامه‌نگاری خود با آن مواجه شده بود، تخیلی بسازد. این غیر قابل انکار است با این حال، داستان پشت خانواده کورلئونه برخی را به این فکر انداخته است که این فیلم و موضوع آن از کجا آمده است و آیا آنها واقعی هستند یا از افراد واقعی الهام گرفته شده اند.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

دانلود فیلم پدرخوانده

آیا خانواده کورلئونه از پدرخوانده واقعی است؟

در حالی که فرانسیس فورد کاپولا و ماریو پوزو فیلم نامه پدرخوانده را نوشتند، خود فیلم بر اساس رمانی به همین نام پوزو بود. این کتاب که در ابتدا در سال 1969 منتشر شد، بیش از 21 میلیون نسخه در سراسر جهان فروخت و آن را به پدیده ای در ژانر جنایی/درام تبدیل کرد و دنیای زیرزمینی مافیای ایتالیایی را به بسیاری معرفی کرد. این کتاب همچنین در زمان بحث انگیزی در تاریخ آمریکا به چاپ رسید، زمانی که مردم به slj داستان های قدرت کشیده ld شدند، به طوری که دو شخصیت اصلی، مارتین لوتر کینگ جونیور و رابرت اف کندی، در سال قبل ترور شدند.

این کتاب منعکس کننده بسیاری از موضوعات مهم تری است که در آن زمان مورد سوال قرار می گرفت، به روان جمعی ضربه می زد و بینش هایی را در مورد سرمایه داری آمریکایی و داستان مهاجران ارائه می داد. همراه با داستان پایه ای که به نظر واقعی می رسید، بسیاری به این باور رسیدند که کورلئون ها شاید یک خانواده جنایتکار واقعی هستند. با این حال، اثر موجود در کتاب و به تبع آن فیلم، اثری داستانی است. با این حال، ماریو پوزو اعتراف می‌کند که بسیاری از شخصیت‌هایی که او خلق کرده، تحت‌تاثیر اوباش‌های واقعی بوده اند، که در نهایت در اقتباس سینمایی از کار او نیز منعکس شد.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

اگر خانواده کورلئونه واقعی نیستند، بر اساس چه کسانی ساخته شده اند؟

ماریو پوزو در ایجاد خانواده کورلئونه مستقیماً از خانواده های مافیایی بدنام مانند جنووز و بونانو الهام گرفت. خانواده جنایی جنووز یکی از پنج خانواده مافیای نیویورک است. خانواده بونانو که از سیسیل و سرزمین اصلی ایتالیا سرچشمه می‌گیرند، در سال 1957 به شهرت رسیدند. هر دو خانواده به شدت درگیر فعالیت های مجرمانه مختلف بودند و هنوز هم فعال هستند. در حالی که این خانواده‌ها به خانواده کورلئونه ساختاری کلی برای ماریو پوزو دادند تا داستانش را بسازد، برجسته‌ترین شخصیت واقعی، فرانک کاستلو، الهام‌بخش اصلی خلق دون ویتو کورلئونه شد. فرانک کاستلو لقب “نخست وزیر دنیای اموات” را به خود اختصاص داده بود، به تقلید از همان چیزی که دون ویتو کورلئونه در پدرخوانده داشت.

کاستلو یک چهره کلیدی در تشکیل سندیکای جنایت ملی بود، که یک سازمان جنایتکار چند قومیتی است که عمدتاً توسط مافیای ایتالیایی-آمریکایی و شخصیت‌های اوباش یهودی رهبری می‌شد. این شامل افرادی مانند لوکی لوسیانو و میر لنسکی می‌شد. NCS سازمان خود را در سراسر ایالت ها گسترش داد، فراتر از نیویورک رشد کرد و همچنین نقش کلیدی در فعالیت های جنایی در دوران ممنوعیت و توسعه لاس وگاس به عنوان مرکزی برای قمار و هرزگی عمومی ایفا کرد. با توجه به شهرت کاستلو، جای تعجب نیست که او بر خلق دون ویتو کورلئونه تأثیر بگذارد. در تلاش برای تبدیل شدن به دون ویتو کورلئونه، مارلون براندو، متد اختصاصی خود را در فیلم به کار گرفت. همانطور که در کتاب “کسی: زندگی بی پروا و حرفه قابل توجه مارلون براندو” آمده است، مارلون براندو تا آنجا پیش رفت که با یک مافیای برجسته نیوجرسی ملاقات کرد و زندگی آنها را مشاهده کرد و سعی کرد صراحت و رفتارهای او را برای آماده شدن برای نقش تقلید کند.

“او می‌توانست اهمیت غذای خوب و شراب قدیمی را ببیند؛ شیوه‌ای که دون‌های قدرتمند با صداهای آرام صحبت می‌کنند؛ روشی که مردان برای مهربانی با زنان خود تلاش می‌کنند، اما همچنین چگونه آنها را در درجه دوم قرار می‌دهند. نقش‌ها؛ مودب بودن اغراق‌آمیز با یک غریبه، البته یک ستاره سینما؛ احساس بی‌نظیر خانواده – وفاداری به خود. او یادداشت‌های ذهنی می‌گرفت که روی فیلم و همه افراد حاضر در آن تأثیر می‌گذاشت.”

 

شخصیت ها و اتفاقات الهام گرفته شده از افراد و حوادث واقعی

فرنچایز پدرخوانده به شدت تحت تأثیر بسیاری از مافیاها و رویدادهای واقعی است. در اینجا برخی از داستان های واقعی پشت این فیلم ها آمده است:

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

پنج خانواده مافیا

داستان اصلی پدرخوانده یک جنگ قدرت مداوم بین خانواده کورلئونه و رقبای نیویورکی آنها است. چهار خانواده دیگر – تاتاگلیاها، بارزینی‌ها، کونیوس‌ها و استراسیس‌ها – با کمک ویرجیل “ترک” سولوزو به دنبال تجارت مواد مخدر هستند، اما دون کورلئونه قدیمی از بازی با توپ خودداری می‌کند. از آنجایی که کل عملیات بدون نفوذ کورلئونه به پایان می رسد، سولوزو تلاشی را برای ترور جان دون ویتو انجام می دهد، به این امید که جانشین او تمایل بیشتری به همکاری داشته باشد، اما در نهایت، این ترور نافرجام منجر به جنگی تمام عیار بین پنج خانواده می شود.
این مجموعه به طور مستقیم منعکس کننده زندگی واقعی پنج خانواده نیویورک است که برای اولین بار در اوایل قرن بیستم ظهور کرد و هنوز هم وجود دارد. برخلاف دنیای پدرخوانده، نام این خانواده ها در طول زمان تغییر کرده است، اما تجسم های فعلی عبارتند از: خانواده بونانو، خانواده کلمبو، خانواده گامبینو، خانواده ژنووز و خانواده لوچس. به طور کلی، دوره‌های زمانی پر از خصومت بین این گروه‌های رقیب آغاز شد و درگیری‌های درونی نیز با تکاپوی افراد برای بالا رفتن در صف قدرت به وجود آمد. پنج خانواده واقعی نیز مواضع متفاوتی را در مورد سیاست مواد مخدر خود اتخاذ کردند، اگرچه می توان گفت که این موضوع بیشتر به خطرات احتمالی مربوط می شود تا موضع اخلاقی ویتو کورلئونه.

نگرش ها و باورهای موجود در معاملات جنایتکارانه پدرخوانده تا حدودی مبتنی بر حقیقت بود. رویدادهای دهه 1930 سطحی از اختلاف را بین نسل‌های مسن‌تر و جوان‌تر نشان می‌دهد، به طوری که تازه‌واردها از شیوه‌های سخت‌گیرانه و قدیمی پیشینیان خود، مانند امتناع آنها از کار با جنایتکاران با پیشینه‌های قومی مختلف، ناراضی هستند. این انگیزه پشت سر نپذیرفتن سولوزو توسط ویتو نیست، اما داستان بر اساس روایت‌های واقعی آن دوره بازی می‌کند.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

ویتو کورلئونه الهام گرفته شده از فرانک کاستلو

ویتو کورلئونه اثر مارلون براندو یکی از مشهورترین چهره‌های سینماست، اما این شخصیت از چندین جنایتکار واقعی الهام گرفته است و شاید برجسته‌ترین تاثیر آن فرانک کاستلو، رئیس زمانی خانواده جنووز باشد. براندو در آماده شدن برای نقش تعیین کننده خود به عنوان پدرخوانده، به نوارهایی از شهادت ضبط شده کاستلو گوش داد و تعدادی شباهت کلیدی بین داستان ویتو و داستان فرانک کاستلو پی برد.

قدرت خانواده کورلئونه بر روی ارتباط آن با سیاست – قضات، پلیس و سیاستمداران – بنا شده است و به همین دلیل است که دخالت دون کورلئونه مانند دندانه های حیاتی امپراتوری مواد مخدر سولوزو در حال رشد است. به طور مشابه، قدرت خود کاستلو ریشه در ارتباطات عمیق با سیستم حقوقی و دولت ایالات متحده داشت و مانند ویتو، این امر به خانواده ژنووز اجازه داد تا در زمینه هایی مانند قمار فعالیت کنند، در حالی که عمداً از خرید و فروش مواد مخدر اجتناب می کردند. داستان شخصی کاستلو مسیری مشابه دون کورلئونه را دنبال می کند، هر دو مرد از یک سوء قصد جان سالم به در می برند، برای حفظ صلح بازنشسته می شوند و سپس از درون سایه ها از دشمنان خود انتقام می گیرند.
برخی از مولفه های شخصیت مارلون براندو را می توان در کارلو گامبینو، رئیس خانواده جنایتکاران گامبینو نیز یافت. مانند ویتو جوان در پدرخوانده، کارلو در دوران کودکی به تنهایی از سیسیل به ایالات متحده سفر کرد و به دلیل داشتن خلق و خوی آرام که یک بی رحمی درونی را پنهان می کرد، به طور گسترده ای شناخته شد. درست همانطور که ویتو کورلئونه و کارلو گامبینو زندگی خود را به شیوه ای مشابه آغاز کردند، هر دو مرد تا سنی نسبتاً پیر زندگی کردند و در آسایش خانه خود مردند – سرنوشتی که همیشه نصیب سران خانواده های جنایتکار نمی شد.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

جانی فونتان الهام گرفته شده از فرانک سیناترا

اگرچه خود خواننده به طرز بدنامی از این ارتباط عصبانی بود، اما عموماً اعتقاد بر این است که دوست نزدیک خانواده کورلئون، جانی فونتان، بر اساس فرانک سیناترا ساخته شده است. اگرچه نقش او در اقتباس سینمایی The Godfather کمرنگ شده است، اما فونتان در اوج محبوبیت خود به عنوان یک خواننده مشهور گروه بزرگ معرفی می شود و به دنبال شاخه ای از بازیگری است تا بتواند زمان خود را در کانون توجهات حفظ کند. مخاطب متوجه می‌شود که ویتو کورلئونه یک بار با دادن پیشنهادی که نمی‌توانست رد کند، یکی از رهبران گروه را میترساند تا فونتان را از یک قرارداد اجرای محدود رها کند، و این داستان منعکس‌کننده وضعیت مشابهی بین سیناترا و تامی دورسی است که گفته می‌شود «متقاعد شده بود» توافق خود با سیناترا را لغو کند.
در حالی که بسیاری از روابط و ارتباط فرانک سیناترا با دنیای جنایتکار منتشر شده است، اما همه شباهت های ادعا شده به جانی فونتان درست نیست. گفته می شود که اجبار خانواده کورلئونه از جک وولتز، تهیه کننده بزرگ سینما، برای انتخاب فونتان در فیلم آینده اش، الهام گرفته از بازیگری سیناترا در فیلم از اینجا تا ابدیت بوده است. کارگردان، فرد زین مان، این ادعا را رد کرده و مدعی است که سیناترا به دلیل تناسب فیزیکی خود برای این نقش استخدام شده است.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

مو گرین الهام گرفته شده از باگزی سیگال 

به عنوان همکار کورلئون ها در لاس وگاس، مو گرین شخصیتی پرجنب و جوش و فاسد است که خود را یک آدم بزرگ می پندارد، با این حال، این شخصیت فراتر از زندگی واقعی از گنگستر واقعی، باگزی سیگل الگوبرداری شده است. علاوه بر میراث یهودی هر دو مرد، سیگل نقطه مقابل افرادی مانند کارلو گامبینو بود و از سبک زندگی پرهزینه و موقعیت مشهورش نهایت استفاده را می کرد. این تضاد به بهترین وجه در پدرخوانده در اولین ملاقات گرین با مایکل کورلئونه نشان داده شده است.
شباهت‌های گرین و سیگل همچنان ادامه دارد و هر دوی این افراد مسئول توسعه تجارت کازینو در لاس وگاس در طول ساخت آن هستند. در حالی که گرین به عنوان یکی از مردانی که وگاس را در The Godfather ساختند، تبلیغ می شود، سیگل کنترل هتل معروف فلامینگو را به دست گرفت، اگرچه او تلاش کرد تا سرمایه گذاری را به موفقیت فوری برساند. صحنه مرگ مو گرین یک قطعه سینمای معروف است که گلوله مستقیماً به چشم شلیک می شود. بسیاری ادعا می کنند که این اعدام از ترور واقعی سیگل گرفته شده است و در حالی که ماریو پوزو ممکن است از قتل الهام گرفته باشد، سیگل در واقع چندین گلوله از جمله در سرش مورد اصابت گلوله قرار گرفت. این انفجارها به حدقه چشم سیگل آسیب رساند و این تصور را ایجاد کرد که به چشم او گلوله خورده است، حتی اگر کره چشم خود سالم بود.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

مایکل کورلئونه الهام گرفته شده از سالواتوره «بیل» بونانو 

مافیا جوزف بونانو نمی خواست پسرش، بیل، وارد تجارت خانوادگی شود. جوزف با تشویق بیل به زندگی در مسیر مستقیم، پسرش را مجبور کرد که به دانشکده حقوق برود – درست مانند کاری که ویتو به پسرش مایکل داد. علی رغم میل پدرش، مایکل – مانند بیل – راه خود را به زندگی مافیای پیدا کرد. با این حال، اینجاست که موضوع مشترک به پایان می رسد. در زندگی واقعی، شخصیت بیل بیشتر شبیه برادر بزرگتر مایکل، فردو بود. او متظاهر بود، توجه طلب بود، با ثروت خانواده خود زندگی می کرد و هرگز آنقدر از مردان پدرش احترامی که می خواست دریافت نکرد.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

سالواتوره تسیو الهام گرفته شده از گاسپار دی گرگوریو

در پدرخوانده، کورلئون ها متوجه شدند که یکی از آنها علیه قدرت گرفتن مایکل توطئه می کند. در ابتدا، این سوء ظن به یک اوباش گستاخ تر معطوف می شود، اما خانواده به زودی متوجه می شوند که سالواتوره تسیو (با بازی آبه ویگودا) که در پشت ترور مایکل در یک اجلاس مافیا قرار داشت، است.
گانگستر واقعی گاسپار دی گرگوریو الهام بخش شخصیت تسیو بود. زمانی که جوزف بونانو تلاش کرد قدرت خود را به پسرش منتقل کند، دی گرگوریو احساس کرد که مورد ظلم قرار گرفته است و یک کمپین تفرقه‌انگیز علیه رهبر مافیا آغاز کرد که روزنامه‌ها آن را جنگ بونانانوز نامیدند. همانطور که تسیو در این فیلم انجام داد، دی گرگوریو سعی کرد با هم ملاقاتی بین دو جناح برگزار کند و قصد ترور Bonnanos را داشت. برخلاف حسادت دی گرگوریو و شهوت قدرت، تسیو می خواست مایکل را برکنار کند زیرا فکر نمی کرد که دومی بهترین مرد برای این کار باشد. در حالی که دی گرگوریو در کشتن رقبای خود ناکام ماند و در گمنامی مرد، تسیو به دلیل خیانت خود رانده و اعدام شد.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

تیراندازی مایکل در رستوران از رویارویی لاکی لوسیانو و جو ماسریا الهام گرفته شد

در یکی از به یاد ماندنی ترین صحنه های پدرخوانده، مایکل یک تغییر اساسی از بی گناهی به تبدیل شدن به یک گانگستر تمام عیار انجام می دهد. مایکل با دعوت از دو نفر از دشمنان پدرش به رستورانی برای حل مشکلاتشان، به حمام می رود و در آنجا اسلحه ای را که برایش کار گذاشته بودند پیدا می کند. او به شام برمی‌گردد و به تیراندازی هر دو مرد ادامه می‌دهد. تیراندازی در رستوران فیلم از یکی از بدنام ترین اعدام های عمومی در تاریخ مافیا الهام گرفته شده است. در سال 1931، مافیای مشهور لاکی لوسیانو، که در صدد غصب قدرت از مربی و رئیس خود جوزپه “جو” ماسریا بود، از او خواست برای ناهار در رستورانی در جزیره کونی برود. هنگامی که لوسیانو به اتاق مردان رفت، ماسریا توسط گروهی از قاتل به ضرب گلوله کشته شد، به پایان نابهنگام خود رسید.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

شهادت مایکل در جلسه سنا از جلسات دادگاه فرانک کاستلو و ویتو جنووز الهام گرفته شده است

جلسات استماع سنا در پدرخوانده دوم، که مایکل را مجبور به شهادت در مورد مافیا کرد، مشابه جلسات واقعی کنگره بود که در دهه‌های 1950 و 1960 برگزار شد و مافیاهای کاستلو و ویتو جنووز را در معرض دید عموم قرار داد. مهم‌تر از همه، جو والاچی شهادت داد، اما نه به عنوان یک مافیای فداکار، بلکه به عنوان شاهد دولتی. او اولین عضو مافیایی بود که در یک محیط عمومی ظاهر شد و وجود سازمان را تصدیق کرد که در نهایت آغازگر سقوط آن بود.

 

 

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

فرار مایکل به ایتالیا و عاشق شدن او از جنووس و لوچیانو الهام گرفته شده است

برای گناه تابو تیراندازی به یک افسر پلیس، مایکل مجبور می شود به سیسیل فرار کند و در آنجا با همسر اول خود ملاقات می کند. تاکتیک پناه بردن به وطن در دنیای واقعی گانگستری انجام می شد، با افرادی مانند ویتو جنووز و در واقع لاکی لوسیانو در مراحل مختلف حرفه خود مجبور به مهاجرت به خارج از کشور شدند. با این حال، در مورد لوسیانو، خروج او نتیجه یک تبعید بود که او هرگز از آن بازنگشت، اما همچنان توانست از راه دور امپراتوری جنایتکار خود را دستکاری کند.

داستان واقعی خانواده کورلئونه از پدرخوانده

 

خیانت تسیو

در پدرخوانده، یکی از اعضای سازمان کورلئونه با خانواده های رقیب نیویورکی کار می کند تا از شر پسر ویتو و رهبر جدید خانواده، مایکل خلاص شود. در حالی که تماشاگران به طور طبیعی به کلمنزای گستاخ و صریح مشکوک می شوند، مشخص می شود که مقصر واقعی تسیو با اخلاق است. همانطور که در بالا توضیح داده شد، موارد خیانت در مافیا غیر معمول نیست، اما داستان تسیو شباهت زیادی به داستان گاسپار دی گرگوریو دارد. مانند تسیو، دی گرگوریو یکی از اعضای بلندپایه خانواده‌اش، بونانوس‌ها بود، اما به خاطر شغل قاضی به نفع پسر خود دان نادیده گرفته شد. دی گرگوریو با آغاز جنگ بونونا بین سال‌های 1964 و 1968 به این نتیجه واکنش نشان داد و خانواده را به دو گروه حامیان خود و وفادار به بونانو تقسیم کرد. اگرچه حسادت و جاه‌طلبی انگیزه‌های اصلی تسیو نبودند، اما او به دلیل تردید در توانایی مایکل به‌عنوان یک رهبر مقصر بود و مانند تلاش این شخصیت برای ترتیب دادن یک نشست ظاهراً مسالمت‌آمیز که در آن مایکل ترور می‌شد، دی‌گرگوریو تلاش کرد یک کمین مشابه در جلسه‌ای مبدل انجام دهد.

 

نظرات